سام وردز!
اینترویو تموم شد به خوبی و خوشی. پروپوزال رو هم تموم کردم تقریباً. البته نسخه ی اولیه ش رو. چندجای دیگه هم رزومه فرستادم. منتظر پاسخ هستم D:
امروز ابریه هوا. خونه رو هم تاریک کردم حال میکنم D:
اینترویو تموم شد به خوبی و خوشی. پروپوزال رو هم تموم کردم تقریباً. البته نسخه ی اولیه ش رو. چندجای دیگه هم رزومه فرستادم. منتظر پاسخ هستم D:
امروز ابریه هوا. خونه رو هم تاریک کردم حال میکنم D:
مغزم داره میره سمت فریز شدگی. و دارم تمام تلاشم رو میکنم که این اتفاق نیفته. خوابم هم گرفته چون از 3 بیدارم. گرسنه ام ولی اشتها ندارم. اصلاً یه حالیم :))
امروز دااااغان از خواب بیدار شدم. از نظر جسمی البته. نشستم پشت میزم و اولین فکری که به ذهنم رسید کنسل کردن کلاسم بود. چون واقعاً جونِ درست کردن پرزنتیشن نداشتم چه برسه یک ساعت و ربع کلاس و پرسش و پاسخ. دیروز میتینگ با بروبکس بارو بود. وای واقعاً خوش گذشت. هفته پیش هم با مرجولک رفتیم سگ چرخ، که اونم خیلی خوش گذشت. چند روز قبلش هم که خونه تنها بودم و اونم واقعاً خوش گذشت. خلاصه که باتری هیجانم پره فعلاً :دی آره دیگه خلاصه پارسال یه همچین زمانایی که تا خرخره زیر فشار بودم فکر نمیکردم امسال اینطور پیش بره. یا بهتره بگم من تبدیل به این آدمی که الان هستم، بشم :)
خوابیدن تو جایی غیر خونه خودمون، برام سخت شده. مضطرب و بیقرار میشم... با اینکه همیشه عاشق مسافرت رفتن بودم ولی سفر شروع نشده، به فکر برگشتنم..